((مثنوى - دفتر اول - ابیات 9-8-3777))
تربیت از دیدگاه امام على (ع )
فرانک عربى
مقدمه
حمد و سپاس بى کران سزاوار خداوندى است که ما را نعمت عظماى کتاب قرآن بخشید و در پرتو درخشان آن رسالت حضرت ختمى مرتبت محمد بن عبدالله (ص ) و ولایت و امامت مولى الکونین حضرت على (ع ) را بر امت اسلام ارزانى داشت و جان و عقول بشرى را از حمایت و هدایت بى منتهاى معارف دو کتاب عظیم قرآن و نهج البلاغه سیراب گردانید.
مباحث تربیت یکى از بنیادى ترین مباحث علوم انسانى و از ارزنده ترین مباحث اجتماعى - سیاسى است و با بیشتر رشته هاى علمى ارتباط تنگاتنگ دارد و در اخلاق و سازندگى ، خودسازى و جامعه سازى ، گاهى بعنوان پایه هاى اساسى و زمانى بعنوان نتیجه رهآورد مباحث ارزشمند انسانى ، مورد ارزیابى قرار مى گیرد.
بدیهى است که سعادت فرد و جامعه ، تکامل و ترقى انسانها و خانواده ها، پیشرفت جوامع بشرى ، سلامت جسم و جان بشر تشنه آزادى ، همه و همه به مساءله تربیت مربوط مى شود. اگر انسانها مباحث تربیتى را به درستى بشناسند و هدفدارى آن را بدانند و با روشهاى صحیح تربیت آشنایى پیدا کنند. سپس خود و خانواده و جامعه خود را تربیت کنند، اصلاح نمایند. بسوى خوبیها و ارزشهاى اخلاقى سوق دهند، همواره بسوى تکامل و ترقى و استقلال در حرکتند و عقب ماندگى و شکست ذلت و خوارى و مفاسد اخلاقى دامنگیرشان نخواهد شد که از نظر قرآن کریم و نهج البلاغه هدف اساسى همه انبیاء و پیامبران الهى ، تحقق این آرمان ارزنده است . و مى دانیم که مکتب اسلام کاملترین مکتب تربیتى است که دستورات و قواعد و روشهاى تربیتى آن از چشمه سار همیشه جارى وحى الهى گرفته شده و با رهنمودهاى مداوم امامان معصوم (ع ) در تئورى و عمل ، لباس حقیقت پوشیده است . همه شرق شناسان و مورخان غربى و شرقى اعتراف دارند که رسول گرامى اسلام (ص ) و امامان (ع ) از اعراب عقب مانده جاهلى ، دانشمندان و پرهیزکاران و نام آوران بى نظیر ساخته اند و انقلاب فکرى ، علمى ، سیاسى ، اخلاقى ، نظامى و بهداشتى شگفت آورى را با دست همان مردم عقب مانده تحقق بخشیدند که همه متفکران گذشته و همه را در تعجب و حیرت فروبردند که راستى دلها و مغزهاى خفته عرب جاهلى چگونه بیدار شد؟ با کدام روش تربیتى رسول خدا(ص ) بارور گشت و دست به انقلاب علمى زد؟ مى دانیم که نهج البلاغه بهترین و گویاترین زبان قرآن و تبیین کننده مباحث تربیتى اسلامى است . پس باید گوش جان به کلمات حضرت مولى الموحدین على (ع ) بسپاریم و در این سیر کوتاه ، مباحث تربیتى نهج البلاغه را به درستى مورد مطالعه و ارزیابى قرار دهیم تا ره توشه ارزشمندى براى خودسازى و بازپرورى جامعه مان باشد.
امکان تربیت
از دیدگاه نهج البلاغه ، تربیت و روشهاى تربیتى مشخص و روشن است و بهترین روشهاى مقابله با موانع و آفات تربیت نیز درست مورد ارزیابى قرار گرفته است .
امام على (ع ) مى فرمایند: زنهار، در تربیت و سازندگى خویشتن تلاش کن زیرا خداوند راهى را که بروى برایت روشن ساخته است و آینده رفتن تو را مشخص و تبیین فرموده است .
سپس امیدوارى مى دهد که اگر از راه روشن بروید و در تربیت خود و دیگران بکوشید. حتما پیروز شده به سرچشمه سعادت خواهید رسید. و آنگاه به ضرورت تربیت و خودسازى اشاره مى کنند که : اى مردم خودتان عهده دار تربیت نفس خویش باشید و نفس را از کشیده شدن به طرف هوسها و عادات ناروا بازدارید.
تربیت پذیرى انسان
تربیت یکى از مهمترین واقعیتهاى نظام هستى است که در همه چیز قابل پیاده شدن و ثمره دادن مى باشد. نه تنها انسان را مى شود تربیت کرد و در خودسازى و جامعه سازى موفق نمود، بلکه حیوانات و نباتات را نیز مى شود، تحت تربیت گذاشت و با روشهاى تربیتى به سوى برخى از ارزشها سوق داد.
گرچه موجودات زنده همه تربیت پذیرند، اما تربیت پذیرى انسان از ویژگیهاى خاصى برخوردار است . انسان با برخوردارى عقل و تدبیر و عواطف انسانى ، تربیت پذیرتر از دیگر موجودات نظام آفرینش مى باشد. در این مورد امام على (ع ) مى فرمایند: از کسانى مباش که پند و اندرز به آنها سودى نمى بخشد، مگر آنکه سخت در توبیخ آنها مبالغه شود زیرا انسانهاى عاقل با اندرز و آداب پند مى پذیرند اما چهارپایان با زدن .
با توجه به پندآموزى و تربیت پذیرى انسان ، امام على (ع ) سفارش مى کند که در تربیت کودک ، در تربیت نفس و در تربیت افراد جامعه باید شتاب نمود و تربیت را بر هر کار دیگرى مقدم داشت . زیرا ممکن است آداب و روشهاى زشت و ناروا دلهاى پاک را آلوده سازد و تربیت و سازندگى را ناممکن .
ارزش تربیت
پس از آنکه دانستیم تربیت ممکن است و انسان تربیت پذیر، و امور تربیتى باید عجله و شتاب داشت ، به ارزشهاى تربیت و خودسازى توجه کنیم :
امام على (ع ) مى فرماید: علم میراث گرانبهاى است و تربیت و آداب ارزشمند اخلاقى ، لباس فاخر و زینتى است .
هیچ ثروتى چون عقل نیست و هیچ فقرى چون جهل نمى باشد و هیچ میراثى چون ادب و تربیت وجود ندارد.
هدفدارى تربیت
امکان تربیت و ضرورت خودسازى و بازپرورى جامعه را بسیارى از مکتبها پذیرفته اند و مباحث پیرامون آن را قبول کرده اند و با اسلام و دیگر مکاتب تربیتى ممتاز جلوه مى دهد هدفدارى انسان و هدفدارى تربیت است .
صاحبنظران ، اصول کلى تربیت را براى زندگى انسان و تداوم حیات اجتماعى باور دارند. اما مى پرسند چرا خود را تربیت ک نیم ؟ چرا مشکلات و رنج فراوان خودسازى را هموار سازیم ؟
بدیهى است تا مبانى اعتقادى قرآن و نهج البلاغه را نپذیریم و هدفدارى انسان و حرکت تکاملى بشر بسوى قیامت و بهشت جاودان را باور نکنیم تربیت و مقررات و احکام تربیتى بدون پشتوانه اخلاقى و اجرایى است .
امام على (ع ) مى فرمایند: اى بندگان خدا آگاه باشید خداوند شما را بى هدف و بیهوده نیافریده است و سرگدان و بدون سرپرست نگذاشت ، اى بندگان خدا، شما را به تقوى و خویشتن دارى سفارش مى کنم که زمام عبادتها و قوام زندگى سعادتمندانه به تقوى بستگى دارد.
و آنگاه به رفاه زدگى شکمباره هدف گم کرده مى تازد و مى فرماید: آیا عبث و بیهوده آفریده شده اى ، همانند حیوان پروارى که تمام همت او علف چریدن و خوردن است .